حالا دیگر 10 ماه میشود جمعشان جمع شده. یکجورهایی حس میکنند یک خانوادهاند؛ حتی اگر خیلیهایشان حتی یکبار هم همدیگر را از نزدیک ندیدهباشند! گرچه اوایل، شرکت در برنامههای گردشگری خانوادگی، بهانه دور هم جمع شدنشان در فضای مجازی بود اما هرچه گذشت، پنجرههای مبارک جدیدی به روی این مادران دغدغهمند باز شد و کامشان با مشارکت در فعالیتهای فرهنگی و عامالمنفعهای که بهتنهایی قادر به انجامش نبودند، شیرین شد.
اما همه فعالیتهای اهالی گروه گردشگری مجازی «مادران تبیان» یک طرف و فضای جدیدی که 2 هفتهای است تجربهاش به زندگیشان برکت داده، یک طرف. شیوع ویروس کرونا در کنار تمام تلخیها و سختیهایش، پای بسیاری از افراد دغدغهمند ازجمله مادران این گروه مجازی و خانوادههایشان را به یک حرکت جهادی دوستداشتنی برای حمایت از نیازمندان باز کرده است؛ همانهایی که سفرههای خالیشان در هیاهوی کرونا بیش از پیش از یادها رفته است. اما توفیق این جمع کوچک مادرانه در قربانی کردن 19 گوسفند از آغاز شیوع کرونا تا امروز برای رونق سفره خانوادههای نیازمند، فقط گوشهای از فعالیتهای داوطلبانه آنها در این روزهای کرونایی است.
اگر شما هم دلتان برای مشارکت در فعالیتهای داوطلبانه این روزها میتپد، با گفتوگوی ما با «فاطمه اشرفی قِهی»، مدیر گروه مجازی گردشگری «مادران تبیان» همراه باشید.
گردشگری مادران، تمرینی برای عاقبتبخیری فرزندان
«حدود 10 ماه قبل تصمیم گرفتم یک گروه گردشگری خانوادگی در فضای مجازی و در پیامرسان «بله» تشکیل بدهم. این یک کار هدفمند بود. دلم میخواست با برنامههای گردشگری ازجمله کوهنوردی، شادابی و نشاط را به خانهها و جمع مادران بیاورم. نگاهم این است که اگر مادر خانواده فعال و شاد و بانشاط باشد، همه خانواده و بهویژه فرزندان هم به تبعیت از او شاداب و پرنشاط میشوند. خوشبختانه این ایده مورد توجه مادران قرار گرفت و با استقبال خوب آنها و خانوادههایشان، گروه ما از آن هسته 30 نفری اولیه بهسرعت گسترش پیدا کرد و موفق شدیم با مشارکت این جمع عزیز، برنامههای گردشگری متنوعی در فضای حقیقی برای مادران و فرزندان اجرا کنیم.»
«فاطمه اشرفی قِهی» با بیان اینکه برنامههایی مثل کوهنوردی را بهمنزله یک تمرین برای آمادهسازی جسمی و روحی مادران و فرزندان برای آینده حساس پیش رو میداند، در ادامه میگوید: «من معتقدم ما باید فرهنگ جهاد و شهادت را به مادران هم انتقال دهیم. همه ما دعا میکنیم فرزندانمان سرباز امام زمان (عج) شوند. خب، سرباز چطور تربیت میشود؟ باید از نوجوانی، قوی و آماده بار بیاید. مادران هم باید آمادگی روحی پیدا کنند برای اینکه فرزندانشان را اینطور، انقلابی و آماده تربیت کنند. گاهی که برنامه کوه میگذاریم، بهویژه در ایام زمستان، بعضی از مادران میگویند: وای، هوا سرده... میگویم: مگر رزمندگان ما در دفاع مقدس در سرمای کردستان نمیجنگیدند؟ مگر غواصان ما در آبهای یخ عملیات نمیکردند؟... بنابراین حتی برنامههای گردشگری هم میتواند هدفمند باشد و به ما کمک کند هم خودمان را به لحاظ روحی تقویت کنیم و هم از همین حالا و از نوجوانی، فرزندانمان را برای سربازی امام زمان (عج) پرورش بدهیم.»
انگار سردار خودش به قلبهایمان آرامش داد
«همیشه تاکید داشتم در گروه مجازی گردشگری مادران تبیان، فقط در حوزه گردشگری اطلاعرسانی و تبادلنظر کنیم و هیچ پیام غیرمرتبطی گذاشته نشود تا وقت افرادی که با این هدف در گروه عضو شدهاند، هدر نرود. اما شهادت سردار سلیمانی و بهدنبال آن، حادثه غمانگیز سقوط هواپیمای اوکراینی، این قاعده را تغییر داد. از این حوادث تلخ و سنگین و بهدنبال آن، مظلومیت سپاه، غم بزرگی در دلم نشستهبود، آنقدر که به دلم افتاد برای دفع بلا و فتنه، یک گوسفند قربانی کنم. همان موقع با خودم گفتم بد نیست این موضوع را در گروه مجازیمان هم مطرح کنم، شاید چند نفری هم دلشان بخواهد در این کار شریک شوند. البته خودم و همسرم کاملاً این آمادگی را داشتیم که هرچقدر که پول جمع شد، بقیهاش را خودمان بگذاریم. خودم را هم کاملاً آماده کردهبودم که حمایت چندانی از پیشنهادم در گروه نشود. اما در عمل، ماجرا طور دیگری پیش رفت...»
خانم مدیر مکثی میکند و لبخندبرلب اینطور ادامه میدهد: «پیشنهادم را که در گروه مطرح کردم و واریز پولها شروع شد، واقعاً غافلگیر شدم. در عرض دو روز، مبلغ موردنیاز برای قربانی کردن 3 گوسفند جمع شد! این تجربه به ما نشان داد گروهمان ظرفیتهای دیگری هم دارد. در همان روزها، یکی دو نفر در گروه پیشنهاد کردند حالا که تمایل و همکاری در این زمینه وجود دارد، بیاییم برای اول هر ماه قمری، برای سلامتی امام زمان (عج) و رفع بلاها، دستهجمعی یک گوسفند قربانی کنیم. با موافقت اعضا، این موضوع به قول و قرار ماهانه گروه گردشگری مادران تبیان تبدیل شد.»
برای رفع بلا تا دفع بلا
«گوسفند اول ماه رجب را که قربانی کردیم، چند روزی بود از شیوع ویروس کرونا میگذشت و یک نگرانی گسترده در میان خانوادهها به وجود آمدهبود. فکر کردم حالا که از ادامهدار بودن آثار ویروس کرونا صحبت میشود و سلامتی عمومی جامعه تحتالشعاع این موضوع قرار گرفته و همه دلسوزان بر دعا و صدقه دادن برای رفع بلا سفارش میکنند، ما هم میتوانیم ضمن دعا کردن، تا زمانی که خطر این ویروس ادامه دارد، پول جمع کنیم برای قربانی کردن. این شعار هم همان موقع به ذهنم رسید: "برای رفع بلا تا دفع بلا". خطاب به خانمهای همگروهی نوشتم: بیایید از امروز پول جمع کنیم برای قربانی با این نیت که الان بلا از همهمان دور شود و این کار را ادامه دهیم تا وقتی که بهطور کامل این خطر از بین برود.»
اما شاید حتی فاطمه اشرفی هم با تمام سابقه روشن ذهنی که از مشارکتهای جمعی در کارهای خیر داشت، انتظار شکلگیری چنین جریان پیوسته و پر خیر و برکتی را نداشت. این بار انگار با همیشه فرق داشت. بلایی که نهفقط مردم ایران بلکه کمکم تمام دنیا را احاطه میکرد، دلها را بیش از همیشه به هم نزدیک کردهبود و دعا و تلاش برای مشارکت در فعالیتهای خیرخواهانه، به مهمترین سلاح آنها برای جلب رحمت خداوند و رفع بلا تبدیل شدهبود: «دل خانمهای گروه، حسابی آماده بود و با اشتیاق در تأمین هزینه قربانی مشارکت میکردند. یک روز هم اگر میدیدم، مشارکت کمتر شده، کافی بود بگویم: "خانما! امروز، جمعه ماه رجب است ها. میدانید که کار خیر در جمعه، ثواب دو برابر دارد. یک روزی در آن دنیا میرویم و میبینیم تمام این پولهایی که در راه خدا دادیم، برایمان ذخیره شده..."، دوباره تشویق و ترغیب میشدند و واریز پولها شروع میشد.»
از تهران، به نیت سلامتی بندگان خدا در ایتالیا و اسپانیا و حتی آمریکا
«ما بر اساس سفارشهای بزرگان دینمان، اعتقاد داریم قربانی کردن در دور شدن بلا و بیماری، مؤثر است. وقتی هم شروع به قربانی کردن گوسفندها برای رفع بلای کرونا کردیم، یقین داشتیم حتماً برای در امان ماندن خانواده اعضای گروه و تمام جامعهمان تأثیر میگذارد. و فراتر از این، ما واقعاً قربانیها را به نیت سلامتی تمام بندگان خدا انجام میدهیم؛ فرقی ندارد در ایران باشند یا ایتالیا یا اسپانیا یا حتی آمریکا. سلامتی همه بندگان خدا به خطر افتاده. مردم کشورهای دیگر هم مظلوماند و دارند به وسیله این ویروس از پا درمیآیند و خانوادههایشان داغدار میشوند. ما از خدا میخواهیم با این قربانیها، بلا را از آنها هم دور کند.»
همین نیتها و نگاههای زیبا هم بود که هر روز، انگیزه و اشتیاقی مضاعف در مادران گروه ایجاد و آنها را به مشارکت در این مسیر مبارک تشویق میکرد. و نتیجه، فراتر از تمام حدسها و گمانها بود. خدا به حرکت بهظاهر کوچک آنها، برکتی بزرگ داد: «شاید باورش سخت باشد اما ما در همین گروه کوچک، با لطف خدا و همت خانمها، توفیق پیدا کردیم در ماه رجب، به نیت سلامتی امام زمان (عج) و رفع بلا، 12 گوسفند قربانی کنیم! و همین نتیجه دلگرمکننده باعث شد ترغیب شویم در ماه شعبان هم این جریان را ادامه دهیم. و الان که چند روزی به نیمه ماه شعبان فرصت باقی مانده، به لطف خدا توفیق داشتهایم 8 گوسفند قربانی کنیم.»
به نام کرونا، برای رونق سفرههای خالی
کار بزرگ اهالی گروه کوچک و مجازی گردشگری مادران تبیان تا اینجای قصه هم حسابی زیبا و قابل ستایش است، اما اگر بدانید مقصد گوشتهای قربانی این گروه کجاست، بیشتر به حال خوب و کار ارزشمندشان غبطه میخورید. فاطمه اشرفی قهی در این باره میگوید: «حالا دیگر همه میدانیم که ویروس کرونا روی بدنهای ضعیف، اثر بیشتری میگذارد. از همان ابتدای شیوع کرونا، احساس مسئولیت کردم در مقابل خانوادههای محروم و نیازمندی که بهدلیل مشکلات مالی، تغذیه خوبی ندارند و به همین خاطر بهلحاظ جسمی ضعیف میشوند و کمکم سلامتیشان را از دست میدهند. بنابراین تصمیم گرفتیم قربانیهای گروهمان را به این خانوادههای عزیز اختصاص دهیم. نیتمان این بوده که با رساندن یک بسته گوشت به یک خانواده محروم، کمک کنیم یک یا چند وعده غذای خوب و سالم بخورند تا قوت بگیرند و در مقابل این بیماری هم مقاومتر شوند.
ازآنجاکه از قبل با گروه جهادی هیأت جنت الحسین (ع) و فعالیتهای خوبشان آشنا بودم، تعدادی از قربانیها را به آنها سپردیم تا گوشتهایش را در میان خانوادههای نیازمند تحتپوشش گروهشان تقسیم کنند. از ویژگیهای این گروه جهادی، این است که تعدادی از خانوادههای عزیز شهدای مدافع حرم تیپ فاطمیون در شهر ری، کهریزک و حسنآباد را هم تحتپوشش دارند. من خیلی دلم میخواست بخشی از این گوشتهای قربانی، تقدیم این خانوادههای عزیز شود. دلم را خوش میکردم که حکایت یک تیر و چند نشان است؛ هم حواسمان به خانواده شهدا بوده و هم دعای شهدا پشت سرمان خواهد بود. الحمدلله، این اتفاق افتاد و کار خیرمان برکت مضاعف گرفت.»
اما ماجرا به همینجا ختم نشد و دایره این احسان خواهرانه و مادرانه از تهران هم فراتر رفت: «جالب است بدانید قربانیهای ما تا قم و حتی خوزستان هم رفت. برادرم ساکن قم است و آنجا با یک گروه خیریه که محرومان و ایتام را تحتپوشش دارد، آشناست. بهاینترتیب، یکی از گوسفندها را با هزینه ما در قم و برای اهالی این گروه خیریه قربانی کردند. از آن طرف، گروه جنت الحسین (ع) هم با گروههای خیریه خوزستان در تماس هستند و با همین واسطه، گوشتهای قربانی ما قسمت خانوادههای نیازمند عزیز خوزستانی هم شد.»
وقتی قطرهها، دریا نه، اقیانوس میشوند...
«حواسمان بود که از نیازمندان دور و بر خودمان غافل نشویم. به همین دلیل در گروه اعلام کردیم اگر خانواده نیازمند میشناسند، معرفی کنند تا برایشان سهمی از گوشتهای قربانی در نظر بگیریم. خوشبختانه با این روش هم، گوشتها به دست اهلش رسید. در این میان، چند نفر به من پیام دادند که: "ما یک خیریه کوچک محلی داریم. دلمان میخواهد برای ایام عید و ماه رجب و همینطور شرایط خاص ایام کرونایی، گوسفند قربانی کنیم اما پولمان کم است. میآیید پول یک گوسفند را با هم شریک شویم؟" گفتم: چرا که نه؟ خلاصه، در 3 نوبت، با گروههای خیریه کوچک شریک شدیم و 3 گوسفند هم به این ترتیب قربانی شد و گوشتش قسمت خانوادههای تحتپوشش این گروهها شد.»
خانم اشرفی انگار نکته مهمی را از قلم انداختهباشد، مکثی میکند و در ادامه میگوید: «در این حدود 40 روز، تاکید زیادی روی ماندن در خانه برای قطع زنجیره شیوع ویروس کرونا شده است و ملاحظه درستی هم بوده. اما همین موضوع، کار و کسب بسیاری از افراد بهویژه افراد ضعیف جامعه را فلج کرده است. در این روزها خیلی به شرایط زندگی کارگران روزمزدی فکر میکنم که اگر هر روز سر کار نروند، شب چیزی ندارند سر سفره خانواده بگذارند. ما نمیتوانیم و نباید نسبت به این همشهریان و هموطنان بیتفاوت باشیم. کاری که از دستمان برمیآمد، این بود که دو گوسفند از قربانیهای ماه شعبان را به این عزیزان و خانوادههایشان اختصاص دهیم. زحمت این کار را هم به گروه جهادی جنت الحسین (ع) دادیم که با این افراد آشنایی دارند. ضمن اینکه از اعضای گروه خودمان هم خواستیم اگر افرادی با این شرایط را میشناسند، به ما معرفی کنند تا برایشان گوشت قربانی کنار بگذاریم.»
خدا به 5 هزار تومانیهای ما نظر میکند...
با درنظر گرفتن قیمت نسبی 2 میلیون تا 2 میلیون و 200 هزار تومان برای هر گوسفند، مجموع قیمت 20گوسفند قربانیشده در روزهای کرونایی، مبلغ زیادی میشود. میپرسم: مگر اعضای گروه گردشگری مادران تبیان چند نفر هستند و هرکدام چقدر کمک میکنند که این زنجیره بابرکت اینطور ادامه پیدا کرده است؟ خانم مدیر میخندد و میگوید: «گروه مجازی ما، بیش از 1300نفر عضو دارد اما از این جمع فقط حدود 100 نفرشان فعال هستند. ازآنجاکه 10 ماه قبل، گروه ما بهعنوان یک گروه ابتکاری در حوزه گردشگری مادران و فرزندان شروع به کار کرد، برای خیلیها جذاب بود و باعث شد به گروه مجازی ما ملحق شوند. حتی بعضی از این دوستان، ساکن شهرهای دیگر هستند و میگویند برای اینکه از برنامههای ما ایده بگیرند، وارد گروهمان شدهاند. در ماجرای قربانیهای ایام کرونایی هم همان حدود 100 نفر هستند که مشارکت دارند؛ خواهرانی که بعضیهایشان را حتی یکبار هم از نزدیک ندیدهایم! این دوستان هرکدام با هر مبلغی که برایشان مقدور باشد، در برنامه قربانی مشارکت میکنند. شاید باور نکنید اما ما واریزهای 5 هزار تومانی هم داریم که خیلی ارزشمند است. تاکید خودم هم همین است و به خانمها میگویم با هر مبلغی که میتوانید، بیایید شریک شوید. این تاکید برای این است که عمیقاً به تأثیر صدقه و قربانی در رفع بلا رسیدهام.
ارسال نظرات